صدای معلم
اخبار فرهنگیان را مرور که می کنیم ، جز روایت فرسایش و بیهودگی چیزی به گوش و نگاه نمی گذرد!
شگفت آور است. مسئولان آموزش و پرورش با تکرار سخنان همیشگی، راوی بی مایگی و فرسودگی این نهاد مهم اند. دایم در سخنرانی های شان بخش نامه ها و آمار هایی را گوشزد می کنند که در و دیوار آموزشگاه ها و پوشه های بخشنامه ی مدارس که به رویت مدرسان و کارکنان می رسد ، پر است .
بهتر نیست به جای حرف های نخ نما و کلیشه ای و دروغ های عظیم ، به وعده های شان عمل کنند ، چرا مطالبات معلمان را در غوغاهای بیهوده پس گوش می اندازند ؟ چرا پاداش پایان خدمت معلمان را نمی دهند ؟ چرا با حرف های صد تا یک غاز ، شعور مردم را به ریشخند می گیرند؟ خلق را ترک دنیا می آموزند و خود ...پاداش های نجومی و ... فلان ،
معلم بیچاره چرا باید تحقیر شود و به چه کنم چه کنم بیفتد و سخن گوی دولت دایم از حقوقی که در بودجه منظور شده و باید مراحل ش را بگذراند ، دم می زند ، معلوم نیست چه خبر است که مخالفان دولت هم درباره ی پاداش پایان خدمت معلمان سکوت کرده اند و فحش و ناروا های شان را جای دیگر آشکار می کنند !!! انگار ماجرا اصلاح گری نیست و چیزی دیگر است .
مایه ی خجالت است که آقایان سیری ناپذیر از همین پاداش ناچیز معلمان نیز طفره می روند .
متاسفانه مجلسیان هم دارند در زمینه حقوق معلمان با وزیر آموزش و پرورش و رئیس برنامه و بودجه نرد محبت آمیز می بازند.
صندوق ذخیره البته باید پیگیری شود ولی اخبار آن انگار دستمایه ی پوشش مطالبات ضروری دیگری است که هم آقای نوبخت و هم وزیر سر به زیر و زهد اندیش آموزش و پرورش از تن دادن به آن پرهیز دارند
م.خلیلی